گزارش نشست دیدار با محمود حسینی زاد


مهمان دومين شب " يك شب، يك نويسنده" موسسه فرهنگي و هنري هفت اقليم محمود حسيني زاد به ميزباني آيدا مرادي آهني، در ابتدا نشست توسط مرادي آهني بيشتر معرفي شد و در ادامه از تجربيات نويسندگي و ترجمه گفت و در نهايت سوالات حاضرين را پاسخ داد.
آيدا مرادي آهني براي معرفي حسيني زاد چنين گفت: آقاي حسيني زاد نيازي به معرفي ندارند! ايشان قصد تحصيل در رشته مكانيك در كشور آلمان را داشتند كه تصميم ميگيرند به تحصيل در رشته علوم سياسي بپردازند.فوق ليسانس علوم سياسي خود را از دانشگاه مونيخ گرفته و زماني كه به ايران بازميگردند به تدريس زبان در دانشگاه ها و انستيتوي سفارت آلمان ميپردازند.فعاليت ادبي خود را از دهه پنجاه با نمايشنامه و ترجمه آغاز ميكنند. مدتي از فضاي انتشار كتاب فاصله گرفته و زماني كه بازميگردند بيشتر از نويسندگان معاصر ترجمه ميكنند. نوشتن را از دهه ٨٠ با مجوعه داستان سياهي چسبناك شب آغاز ميكنند.
آيدا مرادي آهني افزود: حسيني زاد با نويسندگان و مترجمان هم نسل خودش براي من تفاوت دارد! زيرا با وجود كارنامه اي كه دارند؛از ايشان هميشه رفتاري ديدم كه برايم آموزنده بوده. چنين چيزي در زبان ايشان نيز مشخص است؛ زبانشان شاعرانه است اما پر تكلف نيست، آسان نيست اما سخت هم نيست. همچنين ايشان نگاه و جهان بيني نويي دارند.
آيدا مرادي آهني به عنوان نخستين سوال خود پرسيد: با توجه به اينكه به فضاي ادبيات آلماني آشنايي داريد، بزرگترين تفاوتي كه نويسنده هاي روز آلماني با ايراني دارند، از نظر شما چيست؟
حسيني زاد پاسخ داد: بزرگترين تفاوت يكي آن چيزي است كه از اجتماع و سياست به نويسنده تحميل ميشود و ديگري ديدگاه هاي خود شخص!
وي در ادامه گفت: ما در محيط بسته اي هستيم. در صورتي كه نويسندگان آلماني همگي تجربه چند سال اقامت در كشورهاي ديگر را دارند.
آن چيزي كه به خودمان بر ميگردد " بي علاقگي " هست. ناشرها كتاب ها را سريع قبول ميكنند و اين باعث سطحي نگري ميشود. ديگري دور افتادن و بريده شدن از سطح بين الملل است كه در سبك نوشتن، ژانرها، نويسندگي و ساير موارد بسيار تاثير گذار است.
⭕️تاريخ سياسي ما هميشه با گسست همراه بوده!
آيدا مرادي آهني در ادامه از حسيني زاد پرسيد: تفاوت نويسندگان نسل خودتان با نويسندگان الان را در چه ميدانيد؟
وي پاسخ داد: عدم امكاناتي كه ما الان داريم و آنها آن زمان داشتند! 
در ادامه از ديگر موارد اين تفاوت ها ذكر كرد: ناشرين آن زمان سخت گير تر بودندو اين باعث ميشد ترجمه يا داستان نوشته شده حد استاندارد را بدست بياورد تا مورد قبول  قرار بگيرد. هم چنين كنجكاوي كه ٤٠ سال است از دست داده ايم. كنكاش هايي كه گلستان يا فروغ و گلشيري داشتند را ما نداريم. 
در ادامه افزود: تاريخ سياسي ما هميشه با گسست همراه بوده كه اين گسست باعث ميشود به ادبيات ضربه بخورد. 
⭕️اگر ميخواهيم دقيق ترجمه نكنيم مثل محمد قاضي ترجمه كنيم!
حسيني زاد ادامه داد: در دهه٦٠، ٧٠ ناشرين نميتوانستند كار كنند. كم كم پا گرفتند. و الان موجي به راه افتاده در نوشتن و ترجمه. كه در حوزه ترجمه هنوز خيلي كار داريم . تا برسيم به جايي كه ترجمه اي داشته باشيم در حد كليمانجارو ي گلستان؛ اگر ميخواهيم دقيق ترجمه نكنيم حداقل مثل محمد قاضي ترجمه كنيم.
⭕️مافيا كلمه شرافتمندي ست!
وقتي مرادي آهني از حسيني زاد در مورد پسرخاله بازي هاي حوزه ادبيات پرسيد وي پاسخ داد: يك زماني به ما مافيا مي گفتند؛ من مخالف بودم، مافيا كلمه ي شرافتمندي ست، كلمه بزرگي ست. از يه كلماتي مثل " گاوبندي"  استفاده كنيد!
در ادامه گفت: چنين چيزي به آن صورت در حوزه ادبيات نيست و همه چيز به كمبود معلومات ما برميگردد كه ادبيات را درست نميشناسيم.فوق العاده ادبيات ذهني گرايي در ايران داريم و با توجه به شابلن هايي كه ادبيات در مغز ما فرو كرده نميتوانيم داستان خوب را تشخيص دهيم.
⭕️بار سياست در ادبيات ما غالب است!
مرادي آهني در ادامه پرسيد: چه نقدي به نويسندگان اين دوره داريد؟ كه حسيني زاد پاسخ داد: زمان ما نيز ايراد هاي زيادي بود كه يكي از آن ايرادها ، سياست زدگي بود.هنوز بارسياست در ادبيات ما غالب است و اگر داستاني باشد كه ردي از حكومت در آن يافت نشود كنار گذاشته شده و لقب" شكم سيري " به آن ميدهند. اين نقدي است كه ميشود به آن زمان گرفت كه ادبيات را به بيراهه كشيدند.
⭕️غمي براي اينكه داستانم خوانده بشود يا نه ندارم!
حسيني زاد در ادامه گفت داستاني كه نوشته ميشود را به ٤ قسمت ٢٥ درصدي ميتوان تقسيم كرد، يكي خود نويسنده كه دارد مينويسد، يكي موضوع، سبك و زبان و در آخر خواننده. من اجازه ميدهم خواننده هرطور دوست دارد بخواند  و روي ٢٥ درصد مربوط به خودم تمركز ميكنم. خودم ايجاز را دوست دارم و غمي براي اينكه خوانده بشود يا نه ندارم.
⭕️زبان فارسي بسيار شاعرانه است.
حسيني زاد در رابطه با زبان آلماني گفت: اين زبان بسيار با فارسي متفاوت است. آلماني زب

ان بسيار دقيقي است، همراه با ريزه كاري. زباني است كه امكان دستكاري در آن وجود ندارد.
در ادامه به رماني كه اخيرا مشغول ترجمه آن است اشاره كردو افزود: الآن مشغول ترجمه رماني از نويسنده اتريشي هستم فقط به اين دليل كه زبان آلماني را شكسته و تغيير داده.زبان آلماني خيلي دو دو تا چهارتايي ست در صورتي كه زبان فارسي بسيار شاعرانه ست. 
⭕️از جواني عاشق گلستان بودم!
حسيني زاد در ادامه گفت: از جواني عاشق گلستان بودم. وقتي به آلمان رفتم و با ادبيات آنجا آشنا شدم احساس كردم با ادبيات جديدي مواجه شدم كه نياز به كنكاش دارد. يكي از دلايلي كه به ترجمه رو آوردم اين بود كه محك بزنم چقدر ميتوانم اين زبان را درك كنم؛ و به جايي رسيدم كه نميدانستم از فارسي براي آلماني استفاده ميكنم يا بالعكس. 
ادامه جلسه با سوالاتي از جانب حاضرين گذشت.
حسيني زاد در جواب يكي از حاضرين كه پرسيد : هر نويسنده اي بايد سبك خاص خودش را داشته باشد يا بدون توجه به اين مسائل ميتوان نوشت؟ اساس كار نويسنده را خواندن دانست و گفت: اگر به اندازه كافي بخوانيد ، در طي خواندن سبك و زبانتان را پيدا خواهيد كرد. نويسنده بايد يك سبك و موضوعي را جلو ببرد و از اين شاخه به آن شاخه پريدن اشتباه است.
ادامه جلسه نيز به همين منوال گذشت تا در انتهاي جلسه مرادي آهني از حسيني زاد پرسيد چيزي هست كه خودتان بخواهيد بگوييد؟ و حسيني زاد در پاسخ گفت : قرمه سبزي دوست دارم!
مرادي آهني به عنوان آخرين سوال پرسيد: بجز گلستان كتابي هست كه چندين بار خوانده و دوست داشته باشيد؟ كه حسيني زاد از فروغ فرخ زاد ياد كرد. و افزود به نثر جلال آل احمد چندين بار رجوع كرده و داستان نقاش گلشيري را ٥٠ بار خوانده است.هم چنين كتاب خواب گران و داستان فيل در تاريكي را نيز اسم برد.


پريسا الله وردي

 

آدرس موسسه هفت اقلیم: خیابان شریعتی،بالاتر از خیابان ملک، بعد از کشواد، پلاک 569

شماره تماس:

۸۸۴۵۷۸۲۵

۸۸۱۴۶۴۹۰