گزارش تصویری را در لینک زیر ببینیند
http://www.7eghlimehonar.com/tasvirifereshteh
مجموعه داستان «فرشته از تهران» نوشته مژده الفت روز جمعه 10 اردیبهشت در موسسه فرهنگی، هنری هفت اقلیم رونمایی شد.
به گزارش بخش ادبیات و کتاب ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، در ابتدای مراسم رونمایی از کتاب «فرشته از تهران» که دومین مجموعه داستان مژده الفت پس از مجموعه داستان «گرامافون» است نویسنده یکی از داستانهای مجموعهاش را برای حاضران خواند.
در ادامه فریبا حاجدایی، نویسنده مجموعه داستان «با شیرینی وارد میشویم» درباره نویسنده کتاب گفت: «مژده الفت کارشناس علوم آزمایشگاهی است و این حرفه نمود خوبی در داستانها دارد و موجب پیدا شدن نگاهی تازه نسبت به پدیدههای ناآشنا برای مخاطب میشود که اتفاق فرخندهای است. گذشته از داستانهایی که به حوزه پزشکی مربوطند، نویسنده در داستان «نرگسیها» نگاهی به ادبیات روانکاوانه و عقده الکترا داشته که بسیار خوب شکل گرفته است.»
مژده الفت در جواب بهار رضایی مجری برنامه که پرسید: «اگر اجباری برای انتخاب بین آزمایشگاه و نوشتن باشد کدام را ترجیح خواهید داد»، گفت: «من تناقضی بین کارم و نوشتن نمیبینم، برعکس معتقدم آزمایشگاه ریزبینی و صبر را به آدم یاد میدهد که تاثیر مثبتی بر نوشتن دارند، ولی بههر حال ادبیات انتخاب اول من بوده و هست.»
حسین جاوید نویسنده و دبیر ادبیات خارجی نشر قطره در ادامه جلسه درباره داستانهای این مجموعه گفت: «نکته مثبت در داستانهای مژده الفت این است که تجربیات حرفهای نمود مستقیم ندارند و در دام خاطرهنویسی نیفتاده است، بلکه از تجربیاتش برای ساختن پلاتهای مستقل استفاده کرده. نکته بعدی اینکه داستانها با وجود کوتاهی مانند پنجرههایی هستند رو به مناظری گسترده. عناصر و کاراکترهای مختلف در داستانها نمایانگر سالها تمرین و نوشتن است. خیلی از داستانهای مجموعه، پلاتها یا درونمایههایی دارند که میشود از آنها در داستان بلند یا حتی رمان استفاده کرد، ولی در داستانی کوتاه کاملا شکل گرفتهاند. خوشبختانه داستانهای این مجموعه زیر سایه فرم قرار نگرفتهاند و نفس داستان مطرح است و خیلی از داستانها مانند «مرد بالشی» و «کوچه بنبست» از تعلیق خوبی برخوردارند.»
نویسنده کتاب «احمد محمود» همچنین افزود: « اسم کتاب بسیار هوشمندانه انتخاب شده، نام فرشته که نقابی است بر چهره راوی داستان «فرشته از تهران» نمایانگر جعل و بحران هویتی است که نه تنها در راوی این داستان که در اکثر شخصیتهای داستان وجود دارد؛ شخصیتهای زخمخورده و فرومانده که یادآور جمله سارتر هستند که میگوید "دیگری دوزخ است". »
او افزود: «کم بودن دیالوگ مستقیم و شکل گرفتن دیالوگ ذهنی فرمی است که به پروراندن درونمایهها که عمدتا مشکل برقراری ارتباط است کمک زیادی کرده است.»
در ادامه کامران محمدی نویسنده رمان «آنجا که برفها آب نمیشوند » گفت: «به نظر من حرفه نویسنده تاثیر چندانی در داستانهایش نداشته، او از نبود رابطه بین افراد مینویسد و من خوشحالم از اینکه مژده الفت نویسندهای است با ویژگیهای انسانی که نفس ادبیات برایش مهم است نه دغدغههای حاشیهای.»
فریبا حاجدایی در ادامه بحث گفت: «نویسنده در استفاده از عناصر داستانی بسیار خوب عمل کرده، برای مثال در داستان «کوچه بنبست» که در ژانر ادبیات جنگ قرار میگیرد، راوی داستان، کاراکتر داستانی نویسندهای است که دیگر در قید حیات نیست و انتخاب صحیح راوی ابعاد متفاوتی به داستان داده و اگر غیر از این بود شاید این اتفاق نمیافتاد.»
نازنین جودت نویسنده کتاب «عقرب باد» یکی دیگر از مهمانان این مراسم درباره داستانهای مژده الفت گفت: « فضاسازیها و شخصیتپردازیها نشان میدهد تعامل او با انسانهای جامعه که تا حدی حاصل حرفه اوست تاثیر زیادی در نگاه و کارش داشته، ما در داستانها با زنانی مواجهایم که واکنشهای بسیار متفاوتی به یک پدیده یکسان، مثلا فقدان نشان میدهند و این یعنی نگاههای متفاوت و دقیق به یک موضوع مشخص.»
حسین جاوید در تایید گفتههای جودت افزود: «تنوع پلات برای من نیز بسیار جالب بود. نویسنده در دام تکرار نیفتاده و عمق شخصیتها به داستانها خیلی کمک کرده، در داستانها آدم کلیشه نداریم، هیچکس نماینده قشر خود نیست و همه کاراکترها کاملا خاص و پیشبینیناپذیرند.»
در پایان آیت دولتشاه، نویسنده رمان «ترکش لغزنده» نیز دیدگاه خود را چنین بیان کرد: «تم و لحن داستانها نشان میدهد جهانبینی نویسنده هر روز کاملتر میشود و مژده الفت حرفی برای گفتن دارد. من هم معتقدم این مسئله که او توانسته بهخوبی از فضاهای ذهنی و عینی زندگی و کارش در داستانهایش استفاده کند بسیار خوب است، چون او این شانس را داشته که در معرض آدمهای بسیار متفاوتی قرار بگیرد.»