مصاحبه مرضیه زمانی فروشانی با مریم مفتاحی/ مترجم

 متن مصاحبه با مریم مفتاحی، مترجم

مصاحبه کننده: مرضیه زمانی فروشانی

میخواهم مترجم شوم

از اونجاییکه میدونم مخاطب این مصاحبه علاقه‌مندان به حوزه ترجمه و نشر خواهند بود، دوست دارم از همین اول سوال‌های کاربردی درباره حرفه و کار ازتون بپرسم:

س:مختصری از پیش زمینه تحصیلی‌تون به همرازان ما بفرمایید و مسیر و جرقه آشنایی‌تون با حرفه ترجمه؟

لیسانس مترجمی انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی و فوق لیسانس زبان شناسی(به زبان انگلیسی)، مشوق اصلیِ من پدرم هستن، حرفه اصلی ایشون روزنامه‌نگاری بود و در دهه 40 که رمان‌های موفقی به فارسی ترجمه میشد همه را با عشق و اشتیاق میخوندن و آرزوشون بود که من روزی مترجم بشم. راستش من اون زمان اونقدر کوچک بودم که حتی نمیتونستم کلمه مترجم را به درستی تلفظ کنم، ولی به حمایت و علاقه پدرم، به این رشته علاقه‌مند شدم و با آگاهی وارد دانشگاه شدم تا به صورت تخصصی این رشته را یاد بگیرم و در آن کسب علم کنم.

س:آیا برای رسیدن به این تخصص دوره‌های آموزشی خاصی را گذراندید؟

خیر، تحصیل من در دانشگاه بود و در کنار آن رمانهای زیادی که به زبان فارسی و انگلیسی مطالعه میکردم، بهتر است اینطور بگویم که برای موفقیت در حرفه ترجمه بسیار مهم است که شما به زبان مقصد که در اینجا زبان فارسی است تسلط زیادی داشته باشید، باید رمان، داستان کوتاه و حتی متنون کهن فارسی بخوانید و با چشم یک مترجم به آن متون نگاه کنید تا درک کنید و کشف کنید که در موقعیت‌های متفاوت در فضای ایران، چه گروه کلمات، ادبیات و زبانی استفاده میشود تا به هنگام ترجمه حضور ذهن داشته باشید و با بهترین جملات متن را به زبان فارسی برگردان کنید.

 

س:در دنیای امروز که هزاران کتاب و متن برای ترجمه هست، شما چه طور تحقیق و انتخاب میکنید که کدام کتاب را به فارسی ترجمه کنید؟

 

م: سعی میکنم با مطالعه نقدها و توضیحاتی که در سایت‌های معتبر از کتابی خاص ارائه شده کتاب مورد نظرم را انتخاب کنم، البته عناوینی چون: پرفروش، برنده جایزه، منتخب مردم نیز برایم اهمیت بسیاری دارند، از طرفی دیگر باید کتابی را انتخاب کنیم که با فرهنگ و قواعد کشورمان نیز همخوانی داشته باشند، پس اینها المان‌هایی هستند که برای انتخاب کتاب از آنها استفاده میکنم، اما در کنار اینها هستند دوستان مورد اعتمادی که گاه لطف میکنند و پیشنهاد کتابی را به من میدهند، اما نهایتا چیزی که از همه مهم‌تر است و انتخاب من را نهایی میکند این است که کتاب را حتما از اول تا آخر بخوانم، چون پیش آمده که مثلا کتابی را انختاب میکنید و قرارداد هم میبندید، اما در میانه کار متوجه میشوید که مثلا فصل آخر آن موضوعی نامناسب با عرف کشور شما دارد و همین مسئله وقت و انرژی شما را سوخت میکند، پس بعد از تحقیق و برسی و انتخاب یک کتاب، حتما باید آن را یکبار تا آخر بخوانم و بعد کار را شروع کنم.

 

 

س:یکی از دغدغه‌های مترجمین لو رفتن اثر هست و این استرس که مبادا تا وقتی که من دارم کار را انجام میدهم، انتشارات دیگه‌ای سریع‌تر این کار را انجام بده؟ شما برای این موضوع چه تدبیری دارید؟ و آیا واقعا بازار ترجمه در ایران تا این حد بدون نظام‌مندی و رعایت قوانین کپی رایت است؟ چه میکنید تا سایر انتشاراتی‌ها بدانند این اثر از سمت شما در حال ترجمه است و دیگر به سراغش نروند؟

 

م:خوب متاسفانه تا وقتی که در ایران به طور رسمی قانون کپی رایت برقرار نشود، واقعا کار زیادی از دست مترجم یا ناشر بر نمی‌آید. اما این موضوع چند جنبه دارد، یکی اینکه، باید در نظر داشته باشید که انتشارات و مترجمین موفق اگر بدانند اثری دست مترجمی دیگر است از جهت اخلاقی به سراغ آن نمیروند، مگر آنکه اتفاقی بدون اینکه از قبل خبردار باشند، به طور همزمان اثری به بازار بیاید، که این مسئله کم پیش می‌آید، چون دنیای نشر کوچک است و بالاخره میتوان از این موضوع باخبر شد.

موضوع دیگر این است که باید بدانیم اگر اثری از طرف ِ یک مترجم منتشر شود، اما مترجمی دیگر احساس کند که حق مطلب درباره اثر ادا نشده‌است و از آغاز شروع به ترجمه اثر کند، این مسئه اشکالی ندارد و حالا انتخاب با مخاطب است که با تحقیق و بررسی دو اثر موجود در بازار کار بهتر را تهیه کند. و اینکه مترجم دوم نیازی ندارد که برای ترجمه مجدد اثر از مترجم پیشین کسب اجازه کند، اما وقتی که اثری کاملا مشابه با اثر پیشین به بازار می‌آید که در اصطلاح به آن "کپی کاری" میگویند، اینجا نخست وظیفه خریدار است که با تحقیق عمل کند و سعی کند اثر را با نام مترجمی که مالک اصلی آن است تهیه کند نه اینکه چشم بسته سراغ ناشر کپی کار برود چون نهایتا این خودش است که ضرر کرده‌است و به جای خواندن اثر اصلی باید به یک اثر کپی شده و دستکاری شده اکتفا کند. از طرفی دیگر کتاب فروشی‌ها نیز بهتر است این موضوع را در نظر بگیرند و از فروش این آثار که عینا از کتاب اصلی مترجم کپی شده‌اند جلوگیری کنند، کتاب‌هایی که گاه حتی نام مترجم آن هم واقعی نیستند!

 

س:کار ترجمه را خودتان به صورت سنتی در منزل با نوشتن روی کاغذ پیش میبرید یا تایپ؟ یا اینکه روش‌های جدیدی برای این کار هست؟

 

م:من از روش تایپ در وُرد استفاده میکنم، پیش از شروع کار دستِ کم دوبار متن اصلی را میخوانم و با کمک کیبورد و مانیتور و استندی که برای قرار دادن کتاب از آن استفاده میکنم، کارم را پیش میبرم.

 

 

س:میانگین منطقی زمانی که در روز یک مترجم میتواند ترجمه کند چند صفحه هست؟ و اینکه آیا برای محافظت از جسم و تن خودتان ورزش خاصی  انجام میدهید؟ مترجمین موفقی مثل شما، چه طور در مدت زمانی کوتاه کتاب مثلا 400 صفحه‌ای را ترجمه میکنند؟

 

م:من عاشق کارم هستم وقتی آن را شروع میکنم تمام حواسم پیش کارم است و با لذت آن را انجام میدهم، در روز با توجه به سخت یا آسانی متن بین 5 تا 8 صفحه ترجمه میکنم، و مدت زمانیکه در روز برای کارم صرف میکنم از 9 صبح تا 5 عصر و بعد هم از 9 عصر تا 1 یا 2 نیمه شب است. صبحها هم خیلی زود و نزدیک ساعت 7 بیدار میشوم و پیاده‌روی میکنم.

 

س:به نظرتان مترجمی به تنهایی میتواند شغلی مستقل و کافی برای گذران زندگی باشد؟

 

م:بله، اگر شخصی کارش را جدی بگیرد و با مطالعه و تحصیل و سواد کافی وارد این کار شود، بازار را بشناسد و بتواند انتخاب‌های درست و مخاطب پسندی داشته باشد میتواند زندگی معمولی برای خود داشته باشد.

 

 

س:متاهل هستید؟ از این جهت میپرسیم که میخواهیم بدانیم یک بانوی متاهل که وظایف خانه‌داری و مادری هم بر دوشش است، چه طور روزش را مدیریت میکند و به حرفه اصلیش در بازار کار هم میرسد؟

 

م:من بعد از دوران فوق لیسانس ازدواج کردم و تقریبا برای 10 تا 12 سال از حرفه‌ام دور شدم، به نظرم رسیدگی به بچه‌ها و کار با هم نمیشد و ممکن بود به یکی از این دو آسیبی برسد، البته این نظر من است و من اینطور زندگیم را مدیریت کردم و وقتی که بچه‌ها به سن دانشگاه رسیدند و کمی مستقل‌تر شدند بود که دوباره به کار اصلیم برگشتم.

 

س: پیشنهاد شما برای به روز بودن مترجمین چیست؟

 

م: سوادشان را بالا ببرند، کتاب زیاد بخوانند چه به زبان اصلی چه زبان فارسی، به چشم یک مترجم به متون نگاه کنند و سعی کنند ادبیات و اصطلاحات فارسی را یاد بگیرند و دایره اطلاعاتشان را گسترش دهند. درباره زبان مبدا نیز باید تسلط کافی بر قواعد دستوری داشته باشند، دانش‌اندوزی کنند، اینطور نباشد که با گذراندن یک دوره زبان انگلیسی فکر کنند وقتش شده تا مترجم شوند، این کار نیاز به تحصیل و آگاهی دارد. 

 

س:اگر کسی بخواهد برای انتخب یک کتاب از شما راهنمایی بگیرد باید چه کار کند؟

 

م:راستش را بخواهید مشاوره دادن برای انتخاب یک کتاب خود به نوعی کاری مستقل و زمان‌بر است و من در حال حاضر زمانی کافی برای این کار ندارم، زیراکه این کار باید با تحقیق و مطالعه کامل یک اثر همراه باشد، اما پیشنهادم این است، عزیزانی که در رشته زبان انگلیسی یا رشته‌های دیگر تحصیلاتی دارند، این وظیفه را به عهده بگیرند و با خواندن نظرها، نقدها و پیدا کردن کتاب‌های به روز و معرفی آنها به مشتاقان ترجمه راه را برای آنها آسان‌تر کنند.

 

س:برای آموزش فن ترجمه برنامه‌ای دارید؟

م:خیر، من این کنج خلوت و ترجمه را بسیار دوست دارم و عالم تدریس، دنیای من نیست.

 

بسیار ممنونم برای زمان ِ با ارزشتون که به ما و مخاطبین ما اختصاص دادید، وجود بانوان موفق و فعالی چون شما، انرژی و دلگرمی هست برای دیگران که دوست دارند راه شما را ادامه بدن.

اگر مطلب یا صحبتی هست که من جا انداختم و دوست دارید اضافه بفرمایید، مشتاق هستیم که بشنویم:

 

م:دوست دارم به کسانیکه میخوان در آینده کار ترجمه را انجام بدن بگم که، پشتکار سواد و تجربه از مهم‌ترین نکات کلیدی برای رسیدن به موفقیت است. و اینکه، برخلاف باور عده زیادی که میبینم، برای ترجمه یک کتاب نباید شروع کنید و دونه به دونه معنی کلمه پیدا کنید، بلکه باید معنا و مفهوم آن واژه را در متن بیابید زیرا که واحد در زبان جمله و حتی گاه پاراگراف است، پس سعی کنید با درک کامل نسبت به متن اصلی،ترجمه را انجام دهید. و وقتی که میخواهید ترجمه کنید، سعی کنید از دنیا و فضای زبان مبدا خارج شوید و خود را در جایگاه آن گفت و گو در زبان فارسی خودمان قرار دهید و از خودتان سوال کنید الان در این موقعیت چه چیزی میگفتید؟ از چه گروه کلمه‌ای استفاده میکردید؟ این تمرین به شما کمک میکند تا بهتر به نتیجه برسید.  

 *عکس ها از مرضیه زمانی فروشانی